دل دیونه







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





تپش داره

‏‎تپش داره... ازم رنجیدی و ، از من گریزونی بهت میگم بمون ، می گی نمی تونی می گی باید بری ، باید بری امّا نگی که حالمو ؛ اصلا" نمی دونی ؟ گذاشتی حلقتو ، کناره آئینه نوشتی که چشات ، از عشق من سیره نمی دونی چه آشوبِ ، دل خستم دل دیونمو . . . دیونه تر می شه ! می خوام لب وا کنم ، از زوره دلتنگی بگم پیشم بمون ، با اون دل سنگی یدف یادم می آد ، رفتی تو از پیشم بخند . . . یعمره ، حرفامو نمیفهمی می بوسم عکس لبهات و ، دلم گیره جنون داره بجات ، جای تو میشینه دارم میرم ، ببین دیگه من از دستات بیا کاری بکن ، فردا گـُلم دیره. . . نشد یکـــــــبار ، فقط بشنوی حرفامو نشد حتی بیای ، هم پای پاهامو زمونی که زمین خوردم نبودی تا بگیری تو دسات ، دوباره دستامو زمین خوردم ، زمین خوردم ، نمی دیدی صدات کردم ، صدات کردم ، توخندیدی تَرَک برداشت قلبم ، از غمارتو به اشک و آهــَــمو ، سیگار وتنهــــــایی دلم مست و خراب و عاشقو رسوا نبود و نه نمی خواست ، باشه هی تنها تو آوردی سرش ، هرچیرو رَد میکرد ! به مرگش رازیَم ، حتی دیگه حالا دلی که از جدایی ، بی تو می ترسید تور میخواست و دوسِت... داشت و ، می فهمید حالا داره گلم ، از غصه میمیره همین روزاست ، نترس ـــ نزدیکه بی تردید حالا نَقل زبوناست ، توی بی شرمی نمی شه نه ، نمی دونی ــ نمی فهمی کجای قصه گـُم کردی ، دساموباز که راه راستتو ، از چپ نمی فهمی صدام کن تا هنوز ، این دل تپشداره تا وقتی می تپه ، زندس ، نفس داره شاید دیر شه واسم ، نباشه فردایی همین حالا ، همین الان ، که جون داره...

‎‏'دوستت

 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط ghasem در 21:15 | |